اشعار ولي اله بايبوردي

در قالب : غزل ،رباعي، مثنوي و ...

شوي جانا رها از فقر دنيا

۱ بازديد

 

شوي جانا رها از فقر دنيا
چو گويي الملك حق المبين را

بدان مونس تو را در قبر انسان
همين ذكري شود رؤيت همان جا

به تقديري روي جانا به آن جا

۴ بازديد

 

به رحمت ايزدي وارد بهشتي
شوي جانا كه باشد سرنوشتي

به تقديري روي جانا به آن جا
برايت توشه تقوايي چه كشتي

شد كتابت به لوح شد محفوظ

۱ بازديد


آس برگ عرش را كنم يادي
قبل خلقت به الف سال رهي

شد كتابت به لوح شد محفوظ
از غضب دور رحم رؤيت همي

نبي يادي ز ذالنوني كني هان

۳ بازديد


چو از قومش بكرد اعراض يونس
چنان شد خشمگين دوري ز مونس

به جانب دنيوي كردش فراري
در آن حالي نبود او را قراري

نبي يادي ز ذالنوني كني هان
همان يونس نبي را ياد اي جان

كني آن لحظه را يادي كه خشمين
فرار از قوم خود جانب يمي بين

سوار آن قايقي شد در ميان بحر
ميان دريا چنان آشوب از دهر

چو كشتيبان خطر حس گفت ما را
فراري كس يكي باشد ميان ما

كه يونس اعترافي كرد من آن
كسي باشم ميان خلقي گريزان

چو خود را خواست اندازد درون آب
كه با ديدن نهنگي گشت بي تاب

چنان در اضطرابي هر سه ايشان
سبب علّت نشد هر چند نالان

ميان ايشان سه بودند قرعه اي را
زدندشان نام يونس شد هويدا

خودي انداخت در دريا چو يونس
درون بطني كه يونس با كه مونس

ز جانب خالقي يونس درون آب
به معراجي ادب شد گر چه بي تاب

درون ماهي خدا را ذكرهايي
چو شب تاريك بحري تيره جايي

به زاري گريه خالق را ندايي
ز هر نقص عيب دوري اي خدايي

گناهم را كني عفوي خدايا
كني كاري به دور از اين بلايا

ز غم اندوه چون يونس رهايي
درون بطني چو زندان مانده جايي

گذر ايام روزي هفت جانا
درون بطني ببودش سير دريا

به فرمان خالقي يونس رهايي
ز بطني شد ميان ساحل نمايي

درختي از كدويي سايه انداز
كه از آسيب نوري تير انداز

ز آسيب آفتابي سوزناكي
كه يونس در امان دور از هلاكي

به احسن حال خلقي كرد زيبا

۱ بازديد

 

بنازم بر خداوندي كه ما را
به احسن حال خلقي كرد زيبا

بشر خاكي خدا را ذكرهايي
كني هر صبح و شامي بين آن ها 

هزاري بار گويي اين كلامي

۵ بازديد

 

كني اصلاح امري را خدايا
تو را ذكري خدايي جز يكي لا

هزاري بار گويي اين كلامي
چو خوف از سيل طوفان هر بلايا

هر كه با اخلاص اعمالي دلا

۱ بازديد

 

 هر كه با اخلاص اعمالي دلا

جامه تقوايي بپوشد از حيا

يادي از خالق كند هر لحظه اي
لحظه ايامي خدايي را ثنا

 

 

 

حرص باعث دور گردي از حلال

۰ بازديد

 

گر چه افتادي ميان مرداب ها
همچو مرغابي لجن خواري نما

حرص باعث دور گردي از حلال
اي كه مرغابي ز حرصي شو جدا

از خروسي نفس دوري هر كجا

۲ بازديد

 

از هوا نفسي كني دوري دلا
چون خروسي لا هوس را برملا

از هوا ناشي شود طغيانگري
از خروسي نفس دوري هر كجا

با درازي آرزو چون كركسي

۲ بازديد

 

همچو كركس لا به خو درّندگي
دور از خشمي خدا را بندگي

با درازي آرزو چون كركسي
لا كه يك عمري تو را شرمندگي