اشعار ولي اله بايبوردي

در قالب : غزل ،رباعي، مثنوي و ...

نمازش جامه اي چون كهنه ماند

۸ بازديد

 

چه بد دزدي بدزدد از نمازش

نمازش مي شود سيلي برايش

نمازش جامه اي چون كهنه ماند
به ارزش كم بها هر كس نگاهش

بخيل آن كس به دور از هر سلامي

۵ بازديد


چه علّت بخل ورزي بين عامي
بخيل آن كس به دور از هر سلامي

خدا را ياد لا با دل زبانش
به سستي آن كسي دور از كلامي

جهان را نيست جز من آن خدايي

۵ بازديد


چو غنچه گل گهر باري دهان را
گشودش در ميان جمعي بگفتا

امين از سمت خالق كردگاري
مرا آگاه بر اين ماجرايي

جهان را نيست جز من آن خدايي
منم واحد خدايي در جهاني

حصارم هر كسي از بندگانم
شود وارد هم آنان در امانم

به رحمت ايزدي نايل كساني
چو توحيدي كلامي را ادايي

كه ايمن از عذابي آتشيني
هر آن كس در حصارم وارد آيي

نبي را با وصي طاعت خدايي
هر آن شخصي كند دور از بلايي

اطاعت از اولوالامري بشر خاك
هر آن كس را رها از جلوه ناپاك

همچو نهري اشك جاري از دو چشم

۴ بازديد

 

همچو نهري اشك جاري از دو چشم
با چنان اشكي روان دوري ز خشم

شوق ديدارش تحمل انتظار
با گذر ايام سردي رو به گرم 

اشك شوق از چشم جاري هر كسي

۷ بازديد

 

اشك شوق از چشم جاري هر كسي
كثرت افرادي به دورش جمع بسي

هر محبّي از محبّان بين خلق
احترامي بر ولايت هر ولي

خوشا انسان به اخلاصي عمل را

۳ بازديد

 

خوشا انسان به اخلاصي عمل را
دهي انجام تا دور از بلايا

مكارم خُلق را با واجباتي
ادايي از فسادي دور جانا

رشد ده علم را بشر خاكي

۵ بازديد

 

همنشين كفر گشت ايماني
خالقي نيست جز يكي داني

رشد ده علم را بشر خاكي
تا كه دوري ز جهل ناداني

 

 

ز دل يادي كني دل اعترافي

۴ بازديد

 

زبان را اعترافي قلب اقرار
كه با اخلاص عمل دوري ز ادبار

ز دل يادي كني دل اعترافي
رها از جيفه دنيايي كه بيمار

عملكرد آدمي هر لحظه گويا

۴ بازديد

 

چه توصيفي كنم آن دنيوي را
عملكرد آدمي هر لحظه گويا

روي جايي ببيني اي بشر خاك
از اويي سمت اويي راه پيدا

چو صد بار الملك حق المبين را

۴ بازديد

 

ز سلطان شر شيطان آن زماني
ز سختي آخرت دنيا رهايي

چو صد بار الملك حق المبين را
به هر روزي بگويي هر كجايي